معیارهای زیبایی بینی از زوایای مختلف و با نسبت طلایی
در اکثر کشورها میزان تقاضای فراوانی برای جراحی پلاستیک و ترمیمی وجود دارد و در این میان رینوپلاستی رایجترین روش انجام شده در میان جراحان پلاستیک صورت است. به عنوان برجستهترین ویژگی قدامی صورت، جای تعجب نیست که بسیاری از افراد به تغییر بینی خود از طریق عمل جراحی نیاز دارند. حتی ناهنجاریهای کوچک این عنصر مرکزی صورت میتواند منجر به ناهماهنگی عمده در زیبایی شناسی صورت از نظر معیارهای جهانی شود.
رینوپلاستی یکی از چالش برانگیزترین عملیات جراحی پلاستیک است. روشهای بی شماری به صورت خلاقانه برای تغییر اندازه، شکل و عملکرد بینی ایجاد شدهاند. یک متخصص جراح رینوپلاستی با تجربه از اطلاعات کامل آناتومی بینی و زیبایی شناسی صورت استفاده میکند تا روشهای مناسبی را برای هر یک از انواع بینیها انتخاب کند. بررسی دقیق بینی و صورت قبل از عمل جراحی برای اطمینان از به دست آوردن یک نتیجه رضایت بخش در رینوپلاستی ضروری است. در این مقاله، مسائل مربوط به آنالیز بینی و صورت مورد بحث قرار میگیرد زیرا این موارد بخشی از برنامه ریزی برای عمل جراحی زیبایی و عملکردی بینی هستند.
زیبایی مطلوب
انسانها مدتهای زیادی تلاش کردهاند که زیبایی صورت انسان را درک کنند. مفاهیم زیبایی و همچنین ترجیحات زیبایی شناختی ذاتی بر مبنای نظرات هنرمندان و دانشمندان در گذشته پایه گذاری شدهاند. با ظهور رسانههای مدرن، آیکونهای محبوب نیز از طریق مفهوم زیبایی در گذشته یا زمان حال شکل گرفتهاند.
تجزیه و تحلیل عکاسی
عکسهای قبل از عمل جراحی از بینی برای رینوپلاستی ضروری است. شش مشخصات استاندارد زوایای رینوپلاستی شامل زاویه جلویی، نمای مورب راست / چپ، نمای جانبی راست و چپ و بازال است. نماهای جلویی، مورب و جانبی از بیمار در موقعیت افقی فرانکفورت گرفته میشوند، در حالی که سر به گونهای قرار گرفته است که خطی که از زاویه بالایی کانال گوش خارجی (پوریون) به لبه اوربیتال پایینی کشیده میشود در موازات نورپردازی افقی است و باید یک نمای جانبی تا حدودی خشن از بینی داشته باشد به گونهای که جزئیات دقیق و یا سایهها مشخص باشند.
زاویه جلو
نمای جلو به صورت یک زاویه متمرکز در جلو میباشد هنگامی که بیمار در موقعیت افقی فرانکفورت قرار گرفته است به گونهای که هر دو قسمت خارجی گوش به طور متقارن نشان داده شدهاند. برای ارزیابی تقارن، چهره را به پنج خط عمودی و سه خط افقی تقسیم کنید. فاصله هر یک از قسمتهای عمودی تقسیم شده تقریباً به اندازهی فاصلهای اینترکانتال است. عرض پایه بینی نیز باید تقریباً به اندازه فاصله اینترکانتال باشد.
تقسیم ارتفاع صورت به سه خط نیز برای ارزیابی تقارن صورت مفید است. قدامی ترین قسمت گلابلا بخش بین سطوح بالایی و میانی را تشکیل میدهد. ساب نازال (اتصال کولوملا با لب بالایی) بخش بین نیمه میانی و پایینی را تشکیل میدهد. بینی باید سومین بخش را اشغال کند. تصویر زیر را مشاهده نمایید.
سه بخش بینی
خود بینی نیز از سه بخش افقی تشکیل شده است. استخوان بینی یک سوم قسمت بالایی و غضروفهای جانبی بالایی و سپتوم پشتی یک سوم میانی و نوک بینی بین یک سوم پایینی را تشکیل میدهند.
- یک سوم بالایی (استخوان بینی)
استخوانهای بینی (یک سوم بالایی) باید متقارن و تقریباً 75 درصد به اندازه فاصله بین اینترکانتال باشند. انحرافات استخوان معمولاً با استئوتومی درمان میشود، در حالی که عدم تقارنهای استخوانی ممکن است با تراش دادن یا بزرگتر کردن درمان شود.
- یک سوم میانی (میدوالت)
خط اتصال عمودی ابرو به نقطه ایپسی لترال نوک بینی به عنوان خط زیبایی نوک بینی- ابرو چهره شناخته شده است. این خطوط کاربردی باید به شکل منحنی، متقارن، و بدون شکستگی در امتداد میدوالت ظاهر شوند. خط زیبایی نوک بینی-ابرو در زوایای جلویی و مورب بهترین دید را دارند. بد شکلیهایناشی از تروما، تودهها و یا جراحی قبلی (به عنوان مثال، بدشکلی V برعکس) خطوط زیبایی شناسی نوک بینی-ابرو را مختل میکنند. یک سوم میانی به حالت باریک، احتمال اختلال در عملکرد دریچه بینی را نشان میدهد.
- یک سوم پایینی (نوک بینی)
تقارن و اندازه نوک بینی باید در پرونده پزشکی ثبت شود. یک شکستگی در بالای نوک بینی در محل اتصال یک سوم میانی و نوک بینی به طور طبیعی وجود دارد. شکل نوک بینی ممکن است به صورت طبیعی، در شکلهای بالبوس، باریک، بایفید، باکسی یا آمورفوس باشد.
مفهوم الماس زیبایی شناسی در هنگام تجسم نوک بینی مفید است و این اصطلاح برای اولین بار توسط شین توصیف شده است. یک نوک بینی متناسب به شکل یک الماس از دو نقطه تعریف شده، شکستگی بالای نوک بینی (عمودی) و شکستگی لوبول بالای نوک بینی (در خط وسط) تشکیل شده است. گنبدهای پایههای میانی باید از یکدیگر در 50 تا 60 درجه فاصله داشته باشند. واگرایی باریک باعث میشود نقاط تعریف نوک بینی بیش از حد به هم نزدیک شوند و ظاهری پیچ خورده یا "یونی تیپ" را پیدا کنند. موقعیت و پر بودن پایکهای جانبی غضروفهای جانبی پایین چنان چه شکل پیاز مانند (برجسته) به خود بگیرند، کاملاً مشخص میگردند. در نهایت لبههای بینی در نمای جلو باید یک حالت "پرنده در حال پرواز" را با کلوملا ایجاد کنند.
زاویه جانبی
ویژگیهای غالب مشخصات بینی عبارتند از: برجستگی و چرخش نوک بینی وکانتور پشتی بینی. از آن جا که روشهای متعددی برای اندازه گیری این موارد وجود دارد، برجستگی معمولاً به فاصله بین نوک بینی از سطح قدامی صورت اشاره دارد. سطح صورت به وسیله یک خط عمودی فرضی تعریف میشود. این خط عمودی فرضی موجب اتصال نازیون (نقطهی استخوانی پشتی در ریشه بینی) و نقطهای که شیار آلار چین نازولابیال را تقسیم میکند، میگردد.
برجستگی اغلب در رابطه با طول کلی بینی ارزیابی میشود، که در واقع فاصله آن از سلیون تا نقطه تعیین کننده نوک بینی است. نسبت برجستگی نرمال به طول در حالت طبیعی 0.55 تا 0.60 است. از طرف دیگر، فاصله پایه کلوملا (ساب نازال) تا نوک بینی باید با طول لب بالا (در صورت طبیعی بودن آن) برابر باشد. اگر چه برخی از متخصصین جراح اندازه گیریهای گستردهای را در عکسهای قبل از عمل انجام میدهند، اما در عمل، انجام چنین محاسباتی در برخورد اولیه با بیمار دشوار است.
انتگرال به تغییر طول بینی، ارزیابی نقطه شروع بافت نرم دورسوم بینی است که اصطلاحاً سلیون نامیده میشود (در اصطلاح مقابل نازیون وجود دارد که نقطه شروع استخوانی دورسوم است). سلیون نشان دهندهی رأس بافت نرم زاویه جلویی است که زاویهی بین دورسوم بینی و ابتدای پیشانی / گلابلا را تشکیل میدهد. زاویه ایده آل قسمت جلویی بینی تقریباً 120 درجه است (تصویر را مشاهده کنید).
زاویه مورب
تصاویر مورب راست و چپ در صورتی که نوک بینی به برجستگی مالارکنترالترال متصل باشد، متناسب خواهد بود. این زوایا برای نشان دادن خطوط زیبایی شناسی نوک ایپسی لترال مطلوب هستند. بنابراین ارزیابیهای بیشتری میتوانند در مورد عدم تقارن یا برجستگی دورسوم بینی صورت گیرند.
زاویه بازال
برای ارزیابی بازال بینی، سر بیمار به عقب کشیده میشود تا نوک بینی از نقطه خط وسط بین ابروها در امتداد محور دید متخصص جراح برجسته شود. شکل بیس بینی در حالت مطلوب به صورت یک مثلث با ضلعهای جانبی مساوی است. این مثلث دوباره میتواند بر سه تقسیم شود، در حالی که سوراخهای بینی در دو سوم پایینتر قرار میگیرند. یک سوم باقی مانده از لوبول اینفراتیپ تشکیل شده است. سوراخهای بینی باید به شکل متقارن و بیضی شکل باشند. زبانه ناحیه کرورال میانی به طور متناوب و به طور معمول باعث ایجاد فرورفتگی در ظاهر سوراخ های بینی میشود. عدم تقارن سوراخهای بینی باید علتی برای توضیح دادن داشته باشد. علل احتمالی عبارتند از عقب رفتگی آلار ناشی از زخم، عمل جراحی قبلی بینی، جابجایی سپتوم سینوسی از ستون ماگزیلاری و عدم تقارن سوراخهای بینی به طور مادرزادی.